۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

تحقیر اعراب در خاک عربستان؛ رقص شادانه ی ایرانیان روبروی هزاران عرب ِماتم زده؛ذوب آهن ایران در فینال(شهروند-تحلیلگر)

ذوب آهن ايران موفق شد با نتيجه يک بر صفر الهلال عربستان را در خانه ي اين تيم شکست دهد و در مجموع با نتيجه دو برصفر راهي ديدار فينال شود.
جالب ترين نکته اين ديدار، رقص شادانه و با شکوه بازيکنان ايراني پس از پايان بازي و در مقابل ديدگان هزاران هزار عرب ماتم زده ی حاضر در ورزشگاه بود.حرکتي که به خوبي انتقام ديدار ايران و عربستان در تهران و حرکات اعراب پس از پيروزي را گرفت.
اين پيروزي غرور آفرين را به تک تک ايرانيان از هر قوميت و هر شهري که هستند تبريک مي گويم.
زنده باد فوتبال پاک ايراني؛ زنده باد ايران

۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

به کوري چشم«پان گرگ ها»،ذوب آهن؛تيم محبوب ملي گرايان ايراني به جمع چهارتيم برترصعود کرد.تبريک به آذری وارمني وکردولروفارس وشمالي وجنوبي(شهروند-تحلیگر)

به کوري چشم «پان گرگ ها» ، ذوب آهن ؛تيم محبوب ملي گرايان ايراني به جمع چهار تيم برتر صعود کرد.تبريک به آذري و ارمني وکردولروفارس وشمالي و جنوبي (شهروند- تحليلگر)
در بازي برگشت مرحله يک چهارم نهايي مسابقات ليگ قهرمانان آسيا، ذوب آهن ايران موفق شد با نتيجه يک بر يک تيم پوهانگ کره جنوبي را در زمين اين تيم متوقف کند و با توجه به برد دو بر يک در بازي رفت، به مرحله نيمه نهايي صعود کند.
اين پيروزي غرور آفرين را به تک تک ايرانيان از هر قوم و از هر شهر و دياري که هستند تبريک مي گويم.
با اين برد حوادث تلخي که پان گرگ ها در بازي شهرداري تبريز مقابل پرسپوليس رقم زدند از يادمان رفت ، اما باز هم اين را فرياد مي زنم که درود بر ايرانيان ؛ شيران وطن دوست و «ننگ بر پان گرگ ها»

۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

پاسخ دشمن شکن اقوام مختلف ايراني به توهين سينه چاکان«آتاتورک»به قهرمانان آذري ايران؛«ننگ بر پان گرگ ها» (شهروند-تحليلگر)

روز شنبه در بازي شهرداري تبريز مقابل پرسپوليس اتفاقتي افتاد که پرده از چهره پليد و ضد آذري و ضد ايراني پان گرگ هاي مدعي علاقه به آذربايجاني ها برداشت. اينان که با تحريک فوتبال دوستان ساده و بي کلک تبريزي در پي رسيدن به اهداف شوم خود هستند؛ از ابتداي بازي علي دايي و کريم باقري دو قهرمان غرور آفرين آذري ها که در سال هاي اخير به نوعي نماد آذربايجان و باعث غرور مردم اين منطقه- و البته تمام ايران- بوده اند را مورد شديد ترين اهانت ها قرار دارند. آنها با اين کار ثابت کردند که کوچکترين ارزشي براي قوميت آذري قائل نبوده و تمامي ادعاهاشان دروغي بس بزرگ بوده که از آن براي سرپوش گذاشتن به اهداف پليدشان استفاده ميکنند.
توهين مدام پان گرگ ها به قهرمانان آذري، نه تنها خشم مردم وطن دوست آذربايجان را برانگيخته است که در حال شکل دادن موجي عظيم از سراسر ايران و از اقوام مختلف در اعتراض به اين حرکات وقيح ضدايراني و مدام پان گرگ هاييست که پرچم بيگانه را در خاک مقدس ايران تکان مي دهند و در کشور کورش و داريوش و کاوه و آرش و بابک، نام نامربوط «آتاتورک» را فرياد ميزنند.
به تمام پان گرگ ها توصيه مي کنم که ار خشم اين مردم وطن دوست بترسند. صدام حسين با آن همه دب دبه و کب کبه اش و با پشتيباني تمام دنيا، نتوانست حتي يک وجب از اين خاک آسماني را از سرزمين مادري جدا کند و ايرانيان از تمام اقوام در هشت سال دفاع مقدس،آنچنان در راه وطن جان فشاني و ايثار نمودند که صدام و صداميان با تمام پشتيبان هاشان مجبور به فرار شدند. شما و اربابانتان که انگشت کوچک صدام هم حساب نمي شويد، پس حساب کار خود را بکنيدو از خشم اين مردم بترسيد.
اگر هم در وطن پرستي مردم آذربايجان شک داريد، سري به گلزار شهداي تبريز بزنيد، به سادگي تمام ، متوجه ميشويد که مردم آذربايجان چقدر ذره ذره ي اين خاک مقدس را دوست دارند و در راه حفظ آن، از جان گذشتن برايشان ساده ترين کار است.
اينجا مصر نيست که به زور و به مکر، هويت مردمانش را بشود تغيير داد؛ اينجا ايران است ، سرزمين بابک خرمدين.چشم هايتان را باز کنيد و از خشم فرزندان بابک بترسيد.
شما، آذري ها را ترکيه اي مي خواهيد و هر کس بگويد که من آذري ام نه ترکيه اي؛ هدف بي شرمانه ترين اهانات شما قرار مي گيرد. ذات ضد آذري و ضد ايراني شما ديگر بر همگان روشن است؛ تا صبر ملت وطن دوست ايران به سر نيامده، بساطتان را جمع کنيد و به همان ترکيه برويد؛ اينجا ايران است و ايران سراي بيگانگان نيست.
پيام مردم ايران از هر قوم و هر شهر و هر طايفه اين است؛
« ننگ بر پان گرگان»

۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

شهردای تبريز 1-1 پرسپوليس. يک سوال ساده ؛ آقاي دايي تا کي بايد صبر کنيم؟ (شهروند-تحليلگر)

انگار ماجراي تيم ملي ايران در بازي هاي مقدماتي جام جهاني در حال تکرار است ، تيم دايي به هيچ عنوان خوب بازي نمي کند و حتي در نتيجه گيري نيز نمي تواند هواداران خود را راضي کند. شرايط امروز پرسپوليس کاملا شبيه حال و روز تيم ملي ايران در بازي هاي مقدماتي جام جهاني 2010 شده است . بازي هاي ضعيف همراه با نتايج ضعيف.
پارسال دايي را با اين استدلال که تيم را خودش نبسته است، تحمل کرديم و از نتايج ضعيفي که گرفت گلايه اي ننوشتيم . اما امسال ديگر مثل پارسال نيست، اين تيم را خود دايي بسته است، با اختيار تام هم اين کار را انجام داده و در نتيجه هيچ عذري براي اين نتايج ضعيف ندارد.
کاري به نتايج ندارم، پرسپوليس زيبا بازي نمي کند، اصلا فوتبال نمي کند . بازي اين تيم کاملا باري به هر جهت و ديمي بوده و هيچ گونه تفکري در آن ديده نمي شود. حتي اگر بازي امروز با همان نتيجه يک بر صفر تمام ميشد ، باز هم من اصلا از بازي ياران سرخ پوش راضي نبودم.خيلي هاي ديگر هم مثل من همين نظر را دارند.
بايد فکري کرد. دايي بايد هرچه سريع تر چاره اي بيانديشد.صبر هواداران آنچنان طولاني نخواهد بود.
طرفداران سالهاست که تشنه ي بازي زيبا هستند و دايي نه تنها آنها را از اين موهبت محروم کرده که حتي در کسب نتيجه صرف هم ناموفق بوده است .
از دايي چيز زيادي نمي خواهم و نمي خواهيم؛ بازي زيبا
عدم نتيجه گيري با بازي هايي زيبا و جذاب را ميتوان تحمل کرد ، اما توقف در ديدارهاي سرد و کسل کننده و باري به هر جهت را نه.
آقاي دايي تا کي بايد صبر کنيم؟
...
پا نوشت:
بايد يادآور شوم که در مسئله ي توهين دوباره تماشاگرنماهاي بي شرم «پان گرگ» به علي دايي و کريم باقري ، اسطوره هاي عزيز آذرآبادگان و ايران،به شدت از دايي و همچنين باقري حمايت کرده و از تمام ملت ايران-از هر قوم و هر شهر- ميخواهم که در مقابل اين اهانت ها و اين بي شرمي هاي معدود پان گرگ ها- که از سادگي مردم خوب آذربايجان سواستفاده مي کنند - ساکت ننشسته واز ايران و ايرانيت ايران با تمام وجود دفاع کنند.

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

فولاد خوزستان 6 - 0 پيکان قزوين! يک کلام؛ خوزستان برزيلته (شهروند-تحليلگر)

در هفته نهم رقابت هاي ليگ برتر فوتبال ايران، فولاد خوزستان در اهواز ميزبان پيکان قزوين بود و موفق شد با نتيجه خيره کننده ي شش بر صفر اين تيم را شکست دهد .
تيم جلالي بدون شک از لحاظ انجام بازي زيبا-آگر بهترين تيم ايران نباشد- يکي از بهترين هاست

اين تيم خوب، اين هفته در نتيجه گيري هم فوق العاده عمل کرده و موفق به کسب اين نتيجه ی غیرمنتظره شده است.
جلالي و ابراهيم زاده از بزرگترين افتخارات فوتبال ايران در زمينه مربيگري هستند که متاسفانه در نتيجه گيري ، آنچنان که لياقتش را دارند به موفقيت نمي رسند.
شايد دليل اصلي، اين باشد که اينجا ايران است و در ايران، همه چيز در« پشت پرده» رقم ميخورد و«لياقت» نقش چنداني در شکل گرفتن موفقيت ها ندارد.
با اينهمه اميدواريم که امسال اين چرخه ي ناسالم از کار افتاده و حق به حقدار برسد.
در مورد بازي فولاد در برابر پيکان و نتيجه شکفت انگيز آن هم در يک کلام بايد گفت ؛ «خوزستان؛ برزيلته»

۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

پيروزي غرور آفرين نماينده شايسته ي فوتبال پاک . ذوب آهن ايران 2- 1 پوهانگ کره . ابراهيم زاده به مدعيان درس مربيگري داد (شهروند-تحليلگر)

در چارچوب مرحله رفت دور يک چهارم نهايي جام قهرمانان باشگاه هاي آسيا، ذوب آهن ايران موفق شد در يک بازي بسيار خوب ، با نتيجه دو بر يک، پوهانگ نماينده صاحب نام کره جنوبي را شکست دهد. گلهاي ذوب آهن را کاسترو و رجب زاده(از روي نقطه پنالتي) به ثمر رساندند. ذوب آهن با اين نتيجه با يک تساوي در بازي برگشت، به مرحله نيمه نهايي صعود خواهد کرد. بازي بسيار زيبا وپيروزي قدرتمندانه تيم کم ستاره و بي ادعاي ذوب آهن مقابل قهرمان دوره قبل و مربيگري درخشان منصور ابراهيم زاده درس ارزشمندي به مربيان مدعي داخلي مي دهد که چگونه مربيگري کنند تا بدون احتياج به حمايت داور و فدراسيون و خريدن بازيکنان تيم هاي حريف و استخدام مزدور و قلدر براي ارعاب و تهديد خبرنگاران حقيقت گو و ... بتوانند نتايجي خوب و درخشان کسب کنند. با« ژنرال» بازي در لابي بوقچي ها و ليدر ها ! و اشتباهات سهوي پي در پي داوران ! و خريد هاي چند صد ميليوني و بودجه هاي هنگفت بي انتها از بيت المال براي تصاحب تمام ستاره هاي فوتبال ايران ؛ شايد بتوان در بازي هاي داخلي نتيجه گرفت و لقب موفق ترين! را براي خود معامله کرد ؛ اما بدون شک در بازي هاي بين المللي که از مسائل پشت پرده خبري نيست و مديرعامل هم نفوذ مافيايي اش را از دست مي دهد، نمي توان به موفقيت رسيد. البته موفقيت که سهل است ، بهتر است بگوييم نمي شود آبرو ريزي نکردو از آخر، اول نشد !!! پس بهتر است دوستان مدعي به جاي پشت پرده ها و تحریم خبرنگارهای آزاده وعادل ، دنبال يادگيري فنون فوتبال – البته از نوع پاک و سالم- بروند ! تا هم بیشتر از این باعث سرافکندگي فوتبال ايران در مجامع بين المللي نشوند و هم موفقيت هايي اينچنين توسط مرداني بي ادعا چون ابراهيم زاده ؛به سادگي تمام قهرماني هاي پوشالي آنان را زير سوال نبرد. آفرين به منصور ابراهيم زاده که موفقيتش نشان مي دهد «فوتبال پاک» هنوز هم زنده است و نفس مي کشد و هنوز هم «ژنرال ظاهر هاي گروهبان باطن» موفق به قتل عام اين جنگل نيمه جان نشده اند. خدا را شکر . به ابراهيم زاده و به فوتبال ايران تبريک مي گوييم و در انتظار موفقيت هاي بيشتر مربيان جوان و با دانش ايراني مي مانيم. هرچند حتي شکست در بازي برگشت نيز، چيزي از ارزش هاي ابراهيم زاده و تيم شريفش کم نخواهد کرد.

۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

گروهبان قندلی 4 تایی شد ! استقلال 4 - 3 سپاهان . باخت تیم قلعه نویی در یک بازی حساس دیگر (شهروند-تحلیلگر)

در يک بازي بسيار زيبا و ديدني، تيم استقلال تهران موفق شد حيثيتي ترين بازي نيم فصل خود را که شايد حتي از بازي با پرسپوليس نيز براي اين تيم حيثيتي تر باشد، با نتيجه ي چهار بر سه به نفع خود به پايان برده و سپاهان اصفهان را در ورزشگاه آزادي شکست دهد . اين جندمين بازي حساسيست که امير قلعه نويي که بعضي اورا ژنرال و بعضي ديگر گروهبان قندلي خطابش مي کنند، موفق به نتيجه گيري نمي شود . البته نبايد از حق گذشت که سپاهان در نيمه ي دوم بازي خوبي به نمايش گذاشت و چه بسا اگر مثل هميشه از اشتباهات سهوي ! داوران بهره مند ميشد، ميتوانست بازي را به سود خود به پايان رساند!

گلهاي استقلال را ميلاد ميداوودي (دو گل)، فرهاد مجيدي و رضا عنايتي(بازيکن سپاهان) به ثمر رساندند و بيگ زاده و يانوش(دوبار) براي سپاهان گلزني کردند.
بهترين بازيکن اين ديدار بدون شک ميلاد ميداوودي بازيکن خوزستاني و فوق العاده استقلال بود که نقش بسيار بزرگي در اين پيروزي داشت .
از ديگر نکات مهم اين ديدار گل به خودي رضا عنايتي در واپسين دقايق بازي بود که شکست سپاهان را رقم زد . با توجه به اينکه سپاهان نتيجه ي سه بر صفر باخته در نيمه ي اول را ، با تلاش فراوان و صد البته قابل تحسين بازيکنان خود در نيمه ي دوم ، سه بر سه کرده بود ،اين گل به خودي عنايتي، به شدت براي هواداران سپاهان گران تمام شده و بدون شک عکس العمل شديد اين طرفداران متعصب را به دنبال خواهد د اشت . جالب اينجاست که تماشاگران اين تيم ، همين هفته ي گذشت شعارهاي تندي عليه عنايي و همچنين امير قلعه نويي سرمربي سپاهان که در انتخاب بازيکنان همه کاره بوده است ، سر دادند و.حتي شعار تند «قلعه نويي حيا کن ، سپاهان و رها کن » نيز در ورزشگاه فولاد شهر شنيده شد. آن هفته گل ديرهنگام بنگر باعث شد که خشم هواداران از قلعه نويي و عملکرد بسيار ضعيفش در اين فصل با تيم چندميلياردي اصفهاني ، فعلا فروکش کرده و آرام شود ، اما مطمئنا باخت در اين بازي حيثيتي ، آن هم با 4 گل و آن هم با گل به خودي رضا عنايتي در واپسين دقايق بازي ، دوباره آتش را شعله ور خواهد کرد و صد در صد اين بار بسيار تند تر از هفته ي قبل .
شانسي که قلعه نويي در اين ميان آورده ، تعطيلي موقت ليگ است ، وگرنه معلوم نبود در بازي بعد که در اصفهان برگزار ميشود ، چه سرنوشتي براي ژنرال ! رقم زده ميشد.
چهره ي درمانده و مستأصل قلعه نويي در پايان نيمه اول و نيز فرم شکست خورده و تسليم او در پايان بازي براي من و تمام دوست داران «فوتبال پاک» ، بسيار جذاب و ديدني بود!
در پايان به عنوان يک پرسپوليسي تعصبي- اگرنگويم متعصب ترين پرسپوليسي- اين پيروزي شيرين و دلچسب که با يک بازي خوب و بسيار روان و زيبا به دست آمد را به پرويز مظلومي مربي خوزستاني و خوب اين تيم ، ناصر حجازي اسطوره ي دوست داشتنی فوتبال ايران و همچنين تمام طرفداران پرشور استقلال تبريک مي گويم .