۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

سلام باشکوه ِسرخ ها به قهرمانی در روز سبز ِ آزادسازی «خونين شهر» و سلام دوباره ی من به بالاترين (شهروند-تحليلگر)

به نام حق.

امروز روز عزیزی برایم بود ، روز آزاد سازی خرمشهر از چنگ اعراب ناجوانمردو حالا برایم عزیزتر از قبل هم شده است .پرسپولیس تیم محبوب من و میلیون ها میلیون ایرانی، موفق شد در بازی برگشت هم حریف شایسته و قابل احترام ِ خود یعنی گسترش فولاد تبریز را شکست داده و قهرمان جام حذفی ایران شود .
از نکات مهم این دیدار حضور گسترده تماشاچیان در یک روز غیر تعطیل و میان هفته بوده است ،تماشاگران آذری هم قسمتی از ورزشگاه را پرکرده و به تشویق تیم خود پرداختند، البته این بار تعدادشان خیلی کمتر از دفعات قبل بود ،منظور از دفعات قبل، بازی های تراکتورسازی در آزادیست.
نکته دیگر در این دیدار، بازی بسیار خوب و دلاورانه ی تیم گسترش فولاد است که از نظر من شایسته تقدیر است و جا دارد از همین جا به تک تک مردم آذرآبادگان بابت داشتن تیمی اینچنین شجاع و نترس تبریک بگویم.شکست در این دیدار و در آزادی و در برابر خیل عظیم هواداران پرسپولیس ،چیزی از ارزش های این تیم خوب تبریزی کم نمی کند.

و در آخر قهرمانی بار دیگر قهرمانی دلاوران سرخ ِ ایران زمین را در روز همیشه سبز و غرور آفرین ِ آزاد سازی خرمشهر به تمام طرفداران این تیم تبریک می گویم و آرزو کنم که سال بعد سال قهرمانی های مقتدرانه برای ما باشد

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

گسترش 0- 1پرسپولیس.بازی برتر گسترش و برد پرسپولیس.قهرمانی نزدیک است اما ... (شهروند-تحليلگر)

در دور رفت از مرحله فینال جام حذفی ایران ،پرسپولیس موفق شد با یک گل گسترش فولاد را در تبریز شکست داده و گام بزرگی برای قهرمانی در این جام بردارد.البته از نظر من ، نتیجه نتیجه ی عادلانه ای نبود و گسترش بازی بهتری ارائه داد و اغلب زمان بازی را در اختیار داشت ،اما این دایی بود که مثل همیشه « شانس » در ِ خانه اش را زد و تیمش برنده از میدان خارج شد. من شک ندارم که پرسپولیس قهرمان جام حذفی میشود اما این را هم اطمینان دارم که با این تیم و با این سطح بازی ، در سال آینده هم مثل امسال ، به جایی نخواهیم رسید.امیدوارم که برای فصل بعد شاهد تغییرات اساسی در پرسپولیس باشیم ، چون دایی همیشه «شانس» نمی آوَرَد ،و روزی که دایی« شانس » همراهی اش نکند ، پرسپولیس هیچ حرفی برای گفتن ندارد، این را در لیگ برتر شاهد بوده ایم .
این چیزیست که به شدت مرا و غرور سرخ مرا آزار میدهد ،با اینهمه به عنوان یک پرسپولیسی به شدت از پیروزی تیمم خوشحالم.
ما بازی را در تبریز بردیم اما انصاف حکم میکند که به تمام مردم آذربایجان بایت داشتن تیمی اینچنین ساده و بی ادعا، اما قدرتمند و منسجم تبریک بگویم . امیدوارم که شفق و کمالوند هم به جای پرداختن به جنجال های رسانه ای ، نتایج درخشان گسترش فولاد را سرمشق خود قرار داده و کمی به موفقیت تراکتور سازی در لیگ سال آینده فکر کنند. موفقیت تراکتور سازی مساویست با خوشحالی مردم آذربایجان و من به عنوان یک ایرانی ، از خوشحالی بخشی از هموطنانم در این برهوت شادی و قحطی خوشحالی ، به شدت شاد می شوم .پس آرزو میکنم که تراکتور فصل آینده برای قهرمانی بجنگد .باز هم به آذری ها و همچنین به پرسپولیسی ها تبریک می گویم .بازی خوب مبارک آذری های عزیز و قهرمانی هم مبارک ما پرسپولیسی ها باشد .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

و سرانجام منچستر قهرمان نشد ! چلسی ثابت کرد بی«مورینیو»هم، قهرمان است. (شهروند- تحلیلگر)

خداراشکر ، سرانجام يکي از اتفاق هايي که دوست داشتم افتاد و چلسي قهرمان ليگ برتر شد . چلسي استحقاق اين قهرماني را داشت ، و از آن جهت اين نتيجه شيرين تر ميشود که کارلو آنجلوتي در اولين سال حضورش در چلسي ، موفق به اين کار شد .اتفاقي که ثابت کرد قهرماني هاي چلسي در زمان مورينيو هم باتوجه به توانايي هاي کل اين تيم به دست آمده است .

چلسي توانست با هشتاد و سه امتياز رتبه اول را به خود اختصاص داده و با اختلاف يک امتياز نسبت به منچستر يونايتد 82 امتيازي جام قهرماني را از آن ِ خود کند . قهرمان نشدن منچستر وفرگوسن از آن اتفاق هاست که کمتر در ليگ انگليس پيش مي آيد ، اما امسال اينگونه شد و آلکس فرگوسن و تيمش قهرمان نشدند . البته دور از انصاف است اگر نگوييم که منچستر هم در اين فصل ، جز در دوره اي کوتاه ، هميشه در اوج بود و رقابت بسيار تنگاتنگي با چلسي براي قهرماني داشت.
تفاوت اين قهرماني چلسي با قهرماني هاي زمان مورينيو هم همين است ؛ اينکه چلسي وقتي قهرمان شد که منچستريونايتد هم کاملاً در اوج بود ...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

ماهي گيران آب گل آلود،قلاب هاراغلاف کنند.توهين به همه اقوام ايراني محکوم است؛چه به آذري،چه به افغان...(شهروند - تحليلگر)

متاسفانه آنطورکه گفته ميشوددربازي مس کرمان وتراکتور سازي تبريزعده بسيار معدودي ازهواداران منتسب به مس کرمان،به هواداران دوست داشتني تيم تراکتورسازي تبريز توهين کرده اند.کاري که البته آنها که در فوتبالندميدانندکه به دليل تحريک هاي فوتبالي وکرکري هاي ناشي ازآن بوده وهيچ منشأقوميتي نداشته است،ولي بازهم بايداين حرکت تلخ رامحکوم کرد،چون ازنظر من توهين به هريک ازاقوام ايران بزرگ،فارغ ازمرزهاي جغرافيايی فعلي،توهين به تمام ملت ايران است حالاچه اين توهين راتعدادبسيارکمي ازتماشاگران کرماني انجام داده باشند وچه کسان ديگر.
امابعدازاين اتفاق که به دليل عدم پخش مستقيم بازي وپوشش سراسري آن توسط صداوسيما،شکرِخداکمتر کسي آن راديده ياشنيده است،عده اي شروع به سواستفاده هاي ابزاري از آن کرده وقصد تحريک افکار عمومي درآذربايجان به نيت بهره برداري جهت افکارتجزيه طلبانه خود رادارند.ميخواهم به اين دوستان که ماهي گيران زبردستي درآب هاي گل آلودهستندوبه همين علت علاقه زيادي به گل آلود کردن آب دارندبگويم که،در نگاه ملت همبسته وبه همپيوسته ايران بزرگ، توهين به تک تک اقوام ايراني محکوم و منزجرکننده است.حالاچه اين توهين را عده معدودي دريک بازي نه چندان حساس که ازشبکه هاي سراسري هم پخش نمي شده،کرده باشند،چه چندين هزارتماشاگر تحريک شده توسط همين دوستان ماهي گير!در يک بازي بسيارحساس ودر کانون ِتوجه، که به طور مستقيم ازشبکه هاي سراسري وبين المللي درحال پخش است.
توهين درهرحال محکوم است،کلاًبه اسنان و در بحث مابه هر قوميت ايراني تبار که باشد،هيچ قوم ايراني برترازقوم ديگرنيست،اينگونه نيست که توهين به فلان قوم اشکالي نداشته باشد،اماتوهين به قوم ديگرسخت محکوم.نه اينچنين نيست.همه اقوام ايراني باهم برابرند،چه درمرزهاي فعلي ايران باشند،چه نباشند.

ملت ايران توهين ِکمترشنيده شده ي تعدادکمي ازهواداران حرمت شکن مس کرمان رابه شدت محکوم ميکند،همان طور که اتفاق تلخي راکه چند هفته پيش در تبريز رخ دادوطي آن چندين هزارنفرازتماشگران دريک بازي ِ روي آنتن،يکي ديگراز اقوام ايراني رابه تمسخرگرفتند وبراي،به گمان خودشان تحقير پرسپوليس،شعار ـ«پرسپوليس محبوب افغانستان»سردادندرا،محکوم کردندوميکنند.
البته برخلاف تفکرماهي گيرها،اين نشان بزرگي واعتبارپرسپوليس است که اين تيم رادر افغانستان هم دوست دارندوبراي ملت ايران هم جاي افتخارداردکه مردم ِيکي از اقوام ايراني که از روي جبر ِ روزگارازسرزمين مادري جدا افتاده اند،هنوزهم ريشه ها وعلايق ايراني خودراحفظ کرده ومثل تمام ايراني هاي ديگر ، به ستاره هاي سرزمين مادري عشق مي ورزند،دراين بحث به یک تیم فوتبال ايرانی.
آري توهين به ايرانيان،از طرف هرشخص ياگروهي که باشدمحکوم است،به هر قوم وگروه ايراني اي که باشدهم،محکوم است.

پس دوستان ماهي گير،لطفاًقلاب هايشان راغلاف کنندواز گل آلود کردن آب هم خودداري نمايند،چون سودي برايشان نخواهدداشت،ماخودمان هرنوع توهين به مردممان رامحکوم مي کنيم.پس شماکه درمقابل توهين قبلي به يکي ازاقوام ايراني سکوت کرديدوبعضاًحتي علناًازآن حمايت کرده و باحالتي سراسر توهين آميز و تحقير آلود به کارتماشاگران تحريک شده،افتخار کرده و از آن دفاع هم کرديد ،حالافرياد«وا توهينا»سرندهيد.کسي مي تواند ازتوهين به قوميت هاي ايراني دلگيرباشدکه درمقابل ديگرتوهين هاهم،موضع گيري کرده و آن را محکوم نموده باشد.
بازهم حرکت منتسب به عده اي ازتماشاگران کرماني رامحکوم کرده واز کانون هواداران اين تيم ميخواهم که هرچه سريع ترنسبت به اين موضوع،موضع گيري کرده و آن را توسط هرکس که انجام شده است،محکوم کنندوثابت کنندکه همانقدرکه کرماني هارا دوست دارند،مردم خوب وخونگرم تبريزراهم دوست دارند.
هموطنان آذري مادل نازکندو زودرنج،اين راماهي گيرها مي دانندوهميشه آماده اندتاازآن استفاده کنند،اميدوارم که محکوم کردن اين حرکت توسط تمام مردم ايران،هم مانع ازشکسته شدنه دل هموطنان آذري گردد،هم اينکه ماهي گيران ِضدايراني رادررسيدن به اهداف شومشان،ناکام کند.